روايات مختلفي از تعداد ايرانيان مقيم آمريکا وجود دارد که هيچکدام معتبر نيست. چرا که بسياري از ايرانيان هنوز ايراني بودن خود را اعلام نکردهاند. اما نزديکترين تخمين غير رسمي را ميتوان برآورد "دفتر حفاظت منافع ايران" در واشنگتن دي سي دانست که اين تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامههاي موجود اعلام کرده است. در هر حال، از اين جمعيت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهميت به دستگاه سياسي آمريکا شدهاند که در اين گزارش به معرفي آنها ميپردازيم.
گلي عامري (Goli Ameri)
"گلي يزدي" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سياستمدار و تاجر ايراني مقيم آمريکا است. در پرتلند ايالت اورگن آمريکا زندگي ميکند و دو فرزند دارد. او بنيانگذار و رييس اجرايي شرکت "مشارکت جهاني" (Global Engagement) است که هدف آن تقويت علائق و اهداف مشترک ميان آمريکا و ديگر کشورهاي جهان است. وي، معاون دبير کل سابق دفتر ارزشهاي انساني و ديپلماسي صليب سرخ و هلال احمر و مدير کل سابق (معاونت وزير) امور آموزشي و فرهنگي وزارت امور خارجه ايالات متحده آمريکا بوده است. در سال 2004، به عنوان يک جمهوريخواه وارد مجلس نمايندگان آمريکا شد؛ در دوره جورج دابليو بوش، به عنوان يکي از اعضاي هيات سه نفرهٔ آمريکا در شصت و يکمين نشست کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماينده امريکا در سازمان ملل متحد تا 26 مي 2006 فعاليت کرد.
عامري در سال 1974، در حاليکه 17 سال سن داشت وارد آمريکا شد. در دانشگاه استنفورد موفق به اخذ مدرک کارشناسي ارتباطات و ادبيات فرانسه و سپس کارشناسي ارشد ارتباطات گرديد. او ليسانس ادبيات فرانسه خود را از دانشگاه سوربن دريافت کرده است. اما گلي عامري، در استنفورد بود که با همسر آينده خود يعني "جمشيد (جيم) عامري" که هم اکنون سرمايهگذار املاک و مسکن است، آشنا شد. بدين ترتيب در سال 1989، نام فاميلي "عامري" را به خود گرفت و رسما شهروند آمريکا شد.
فعاليتها و افتخارات
او صاحب بيش از 50 مقاله و گزارش در زمينه بازار ارتباطات و داراي اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامههاي معتبري چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندين مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهاي صنعتي جهان دعوت شد. علاوه بر اين، در ردههاي دانشگاهي به عنوان نماينده يا هماهنگ کننده فعاليتهاي بسياري داشت. عامري، به زبانهاي انگليسي و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانيايي نيز آشنايي دارد.
در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهايش در سازمان ملل و فعاليتهاي مستمرش در هيئت مشاور برنامه "آموزش ملي رهبري زنان" از سوي مجله "زنان شمال غرب" در ليست يکصد زن قدرتمند آمريکا قرار گرفت. همچنين در 11 مي 2008، موفق به کسب جايزه "مدال افتخار جزيره اليس" که به 100 فرد موفق غير بومي آمريکا اعطا ميشود شد. او در سال 2012 به عضويت هيئت امناء سازمان خصوصي "خانه آزادي" در آمد. در روز 4 جولاي 2012، روزنامه نيويورک تايمز به انتخاب عامري در ليست منتشره "موسسه کارنگي" بعنوان "مهاجرين افتخارآور آمريکا" اشاره کرد.
مبارزات انتخاباتي
سال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتي عامري در منطقه خود براي ورود به مجلس نمايندگان بود. او با شکست "تيم فيليپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که يک بازرگان کوچک بود و شکست "جيسون مشل" (Jason Meshell) محافظهکار به عنوان نامزد نهايي حزب جمهوريخواه اورگن وارد فاز رقابت با "ديويد وو" (David Wu) دموکرات شد. عامري، استاد جمعآوري کمک مالي است. به همين دليل، توجه مقامات واشنگتننشين به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وي به عنوان مورد بحثترين و قويترين نامزد انتخاباتي مجلس نمايندگان در سال 2004 ياد ميشد.
رقابت وي با وو زماني به چالش بزرگ کشيده شد که بحث تجاوز جنسي وو در دوران دانشگاه به يکي از همکلاسيهايش، در رسانهها مطرح شد. در ابتدا، عامري خواهان ورود و دامان زدن به اين بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت اين بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامري وي را شکست داد. اما قصه به اينجا ختم نشد؛ اين وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسي وي به يکي از دختران کمپين تبليغاتياش علني شد، مجبور به استعفا گرديد.
دوران فعاليت در سازمان ملل
دانش و تخصص عامري در زمينه ارتباطات موجب موفقيت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابليو بوش گلي عامري را به عنوان نماينده دائم امريکا در سازمان ملل برگزيد. او با تسلط بر تکنولوژي نوين و طرح دولت اينترنتي در زمينه اصلاح سيستم مديريتي سازمان ملل و شکلگيري شواري حقوق بشر موفقيت بسياري را کسب کرد. مجلس سنا نيز به دليل فعاليتهاي وي دوره نمايندگي وي در سازمان ملل را تا 26 مي 2006 تمديد کرد.
او در کنفرانسهاي مختلف در مورد موضوعات دموکراسي و حقوقبشري سخنرانيهايي داشته است که ميتوان مهمترين آنها را "بحران ايران: مسئله فرا قارهاي" اشاره کرد.
فعاليت در وزارت امور خارجه ايالات متحده آمريکا
در 15 نوامبر 2007، جورج دابليو بوش وي را به عنوان نامزد احراز پست مدير کل (معاونت وزير) امور آموزشي و فرهنگي وزارت امور خارجه ايالات متحده آمريکا به مجلس سنا معرفي کرد. وظيفه وي، اشاعه ديپلماسي عمومي امريکا به ديگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحيت وي را تاييد کرد. عامري، به منظور انجام ماموريتهاي خود به کشورهاي مختلف سفر کرد. در اولين سفر خود در مي 2008 به امارات متحده عربي و قطر سفر کرد تا سياستهاي آموزشي و فرهنگي آمريکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزيل بود. در همان ماه مي، وي در "برزيليا" با فرناندو حداد -وزير آموزش برزيل ديدار کرد. در اين ديدار او قول مساعدت يک ميليون دلاري به سيستم آموزشي برزيل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوري آذربايجان سفر کرد که طي آن به "ميسير مردانف" -وزير آموزش اين کشور- اطمينان داد که پذيرش ساليانه دانشجويان آذربايجاني در آمريکا را افزايش خواهد داد. در جولاي 2008، به اندونزي سفر کرد و با "فصلي جلال" -مدير کل آموزش عالي وزارت آموزش اندونزي- ديدار کرد. در سپتامبر 2008، به چين و ويتنام سفر کرد. در سفر به چين با تني چند از مقامات آموزشي و فرهنگي اين کشور ديدار کرد و در ويتنام اقدام به تاسيس دفتر مشاوره آموزشي نمود. دوره مديريت وي در تاريخ 20 ژانويه 2009 همزمان با به پايان رسيدن دولت بوش، به اتمام رسيد.
سيروس امير مکري (Cyrus Amir-Mokri)
"سيروس امير مکري" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمريکا مهاجرت کرد. وي در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زيست شيمي فارغ التحصيل شد. سپس در رشته تاريخ در دانشگاه شيکاگو با گرايش تاريخ مدرن خاورميانه ادامه تحصيل داد. او کمک هزينه تحصيلي سال پاياننامه خود را از "بنياد ملون" (Mellon Foundation) دريافت کرد. پايان نامه دکتراي وي در مورد تاريخ مشروطه ايران بود. سرانجام وي موفق به اخذ مدرک دکتراي تاريخ و همزمان با آن، کارشناسي از دانشگاه شيکاگو شد.
بالاترين منصب دست يافته امير مکري، معاونت وزير در موسسات مالي وزارت خزانهداري آمريکا بوده است. او همچنين مشاور ارشد رييس "کميسيون تجارت کالا" و از اصليترين افراد در تصويب قانون "داد فرانک" (Dodd–Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استريت را در بر داشت- بود. همچنين به عنوان نماينده کميسيون در "شوراي نظارت ثبات مالي" فعاليت کرده است. از ديگر منصبهاي وي، منشيگري قاضي "بروس ام. سيلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجديدنظر است.
مکري قبل از اينکه وارد دستگاه ديپلماسي امريکا بشود، در موسسات حقوقي Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعاليت داشت. او معمولا وکالت پروندههاي پيچيده تجاري را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزيره اليس" که مختص غيربوميان موفق آمريکا ميباشد، دست يافته است.
هوشنگ انصاري (Houshang Ansari)
"هوشنگ مستمند شيرازي" معروف به هوشنگ انصاري متولد 1305 اهواز است. اين سرمايهدار ايراني به مدت 18 سال در دوره پهلوي دوم فعاليت سياسي و تجاري داشت. از مناصب وي در آن دوره ميتوان به معاونت فني وزارت بازرگاني، سفير ويژه در کشورهاي آفريقايي، و سفير ايران در پاکستان و سيلان اشاره کرد. وي در دولت امير عباس هويدا به وزارت اطلاعات و جهانگردي و اقتصاد رسيد، و در دولت آموزگار وزير دارايي و وزير اقتصاد بود.
انصاري در سال 1933 از طريق "عباس آرام" -سفير وقت ايران در آمريکا- با مريم پناهي آشنا شد و ازدواج کرد. از فعاليتهاي وي در دوراني که سفير ايران در آمريکا بود ميتوان به مجاب کردن محمدرضا شاه براي کمکهاي ميليون دلاري به کشورهاي ديگر و امضاء قرارداد با "هنري کيسينجر" -وزير امورخارجه وقت آمريکا- براي احداث 8 نيروگاه هستهاي اشاره کرد.
در دهه ،1970 سازمان سيا در گزارشي هوشنگ انصاري را يکي از 17 نفر "حلقه دروني" محمدرضا شاه خواند و وي را يکي از 2 گزينه شاه براي جايگزيني هويدا ناميد. وي، با تاسيس حزب رستاخيز به عنوان رهبر "جناح سازنده" اين حزب از سوي شاه انتخاب شد. اين جناح، رقيب "جناح پيشرو" به رهبري جمشيد آموزگار بود. بسياري از حاميان انصاري از کساني بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پيشرو و حزب رستاخيز رضايت نداشتند. "عباس ميلاني" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مريم پناهي -که در سالهاي بعد از انصاري طلاق گرفت- آورده که "يکي از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخيز بود و يکي از قويترين علل وقوع انقلاب 57 را ميتوان همين امر دانست".
انصاري که از ثروتمندان تاريخ ايران محسوب ميگردد، پس از عدم توفيق شرکت معروف خود به نام "فخر ايران" آن را به دولت شاه فروخت. وي در سال 1356 به رياست شرکت ملي نفت ايران برگزيده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبيده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشي خود، براي هميشه به خارج از ايران عزيمت کرد. او که با ثروت هنگفتي پاي به خاک آمريکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندي آمريکا را گرفت و مديريت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاري هم اکنون مدير عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدينگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هيوستن است. اين هلدينگ داراي چند شرکت با زمينه فعاليت تجارت بينالمللي، ساخت و ساز، توليد وسايل رفاهي، توليد منسوجات، و توليد تجهيزات صنعت نفت است.
انصاري که به عنوان دوست قديمي کيسينجر و شريک تجاري وي از جمهوريخواهان جانفداي آمريکا محسوب ميگردد، در تاسيس چندين موسسه و نهاد آموزشي و پزشکي نقش اساسي داشته است که از آن دست ميتوان به "دانشگاه سن مارتين" و موسسه "جيمز بيکر" اشاره کرد.
هماکنون انصاري در هيوستون زندگي ميکند و گرايش سياسي جمهوريخواه دارد. او از اصليترين افراد در بنيانگذاري موسسه جيمز بيکر تگزاس است. همچنين بخش ذخاير اسلامي موزه هنرهاي عالي هيوستن تا حد بسياري مديون سرمايه و حمايت انصاري و همسرش است. اما وي در سال 2004 با يک اقدام چشمگير و سياستمدارانه، 15 ميليون دلار جهت پيشبرد امور "مرکز پژوهشهاي سلولهاي بنيادين" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد.
او که هم اکنون يکي از افراد هيئت مشاور تصميمسازان "انجمن سياست رسانهاي آمريکا در خارج از مرزها" است، در فوريه 2014 از ورود کتاب "يک هزار سال کتاب ايراني" به کنگره ملي امريکا حمايت بسياري به عمل آورد.
اين سرمايهدار و سياستمدار کهنهکار ايراني در سال 2003 موفق به دريافت "مدال افتخار جزيره اليس" و جايزه "وودرو ويلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاري و همسرش شهلا اقدام به کمک مالي براي پيشبرد پروژه سلولهاي بنيادين دانشکده علوم پزشکي دانشگاه کرنل کردند و اين دانشکده در مقام قدرداني از اين عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلولهاي بنيادين انصاري" کرد. همچنين، در سال 2004 اقدام به تاسيس آکادمي آمريکايي ديپلماسي کرد که در طي 2 سال بسياري از بحثها، مناظرات، سخنرانيها، و سمينارها در مورد سياست خارجي امريکا در ان صورت گرفت. علاوه بر اين، کلکسيون تصويري انصاري از تاريخ امريکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاري شد.
مايکل بنيامين (Michael Benjamin)
نام کامل او "مايکل بنيامين بونهور" و متولد 1348 (1969) نيويورک از يک پدر يهودي ايراني و مادر هندوراسي است. او سرمايهگذار شخصي شرکتهاي اينترنتي محسوب ميگردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوريخواه براي ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفيقي به دست نياورد.
پدر بنيامين در سال 1950 از تهران به آمريکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنيامين، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امريکايي هندوراس را داد و خانواده وي به آنجا عزيمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدينش بود. او در اکوادور در "آکادمي امريکايي کوتوپاکسي" تحصيل کرد. مقاصد بعدي خانواده سال 1974 نيويورک، سال 1980 کلمبيا، سال 1982 مکزيک، و در سال 1987 گرينويچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسي خود از دانشگاه نيويورک در رشته اقتصاد و ادبيات غرب شد و به عنوان معاون رييس بانک سرمايهگذاري ريچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وي تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمايهگذاري شخصي خود را شروع کند، در شرکت "بيمه عمر گاردين" هم فعاليت داشت.
در سال 1996، در حالي که فقط 25 سال داشت، در رقابتهاي انتخاباتي کنگره ملي آمريکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اينکه گوي رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وي ربود، مورد تحسين "نيويورک پست" و "رادولف دابليو جيولياني" واقع شد. رييس ستاد انتخاباتي وي "جان سي وايتهد" (John C. Whitehead) رييس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نيويورک" بود. وايتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازي منهتن شد و وظيفه بازسازي برجهاي مرکز تجارت جهاني پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت.
مايکل، در ژانويه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتي سنا و رويارويي با حريف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقني او 20 هزار را نفر را در کمپين خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزينه اين کمپين کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما عليرغم تلاش بسيار مايکل بنيامين محافظهکار و موفقيتهاي وي در جلب نظر مردم، کميته جمهوريخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد ميلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جاي وي کردند. هر چند که بعدها ميلز در رقابت با شامر شکست خورد.
اما کنار گذاشتن بنيامين موجب افشاگري وي عليه هيئت جمهوريخواهان منطقه و جورج پتکي (George Pataki) -فرماندار نيويورک- گرديد. اما در نامهاي علني مقامات نيويورکي را به طراحي بازيهاي پنهان و ناجوانمردانه سياسي و زد و بندهاي کثيف و غيرانساني متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودناش به آنها ابراز داشت. وعدههاي انتخاباتي او شامل کاهش ماليات، جلوگيري از ولخرجيهاي دولتي، تامين امنيت اجتماعي، حمايت از همه والدين در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنين به جز در موارد اضطراري، اشتغال زايي و جلوگيري از دخالت دولت در امور اقتصادي مردم، دفاع از هويت ملي، و رويکرد جدي نسبت به محور شرارت شامل ايران، کره شمالي، وسوريه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ايران در ليست محور شرارت حمايت کامل به عمل آورد.
جمشيد دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)
جمشيد دلشاد معروف به جيمي دلشاد متولد 1318 شيراز و يهودي است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمريکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردريج" کاليفرنيا در رشته علوم تحصيل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمريکا مهاجرت کرد و در سال 1358 يک شرکت رايانهاي را تاسيس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رييس کنيسه "سيناي" که بزرگترين کنيسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاريزما و نفوذ بسياري در جامعه يهوديان آمريکا برخوردار است.
او در سال 2003 وارد شوراي شهر بورلي هيلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار اين شهر انتخاب گرديد. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلي هيلز بود. وي، اولين ايراني و تنها شخصيت ايراني است که شهرداري يک شهر در امريکا را عهدهدار شده است.
جيمي دلشاد پس ار پايان دوره تحصيل، فعاليت خود را در دانشگاه کاليفرنياي جنوبي ادامه داد و به مدت 7 سال در جايگاه يکي از مديران اجرايي هيئت اموزشي آن دانشگاه تصميمات مهمي را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصيل در رشته فنآوري انبارداري رايانهاي کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمينه فعاليت خود را داشته باشد.
اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رييس کنيسه "سيناي"، شرکت رايانهاي خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه يهوديان فروخت. او علت اين عمل خود را وقف کامل خود به جامعه يهوديان و کشوري اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگي آمريکايي" را به وي بخشيده است. جيمي اينچنين ابراز داشت: "من به عنوان يک تاجر و متخصص تکنولوژي با اين عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهاي يهودي غيرانتفاعي را دارم بلکه ميخواهم مردم پيراموني خود را به رويارويي با چالشهاي جذاب و جديد زندگي دعوت کنم تا از اين مجرا آنها مرا به عنوان يک الگوي موفق ببينندو تا به حدي با جامعه يهوديان آشنا شوند که خود را جزئي از ما ببينند".
وبسايت رسمي خود او جايي در معرفياش اينچنين بيان ميکند: "با آنکه او ايراني است، اما آمريکا را کشور و بهشت خود دانسته و هميشه قدردان آن بوده است". وي وقتي در انتخابات 2003 شوراي شهر پيروز شد، چنين گفت: "من با حس غرور ملي آمريکايي و افتخار به اين مرز و بوم وارد شوراي شهر شدم. من به اين کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طريق ايجاد کار مساعد يک زندگي واقعي را تجربه کنم، هميشه بدهکارم".
جمشيد دلشاد که علاقه عجيبي به جيمي بودن دارد اما نام فاميلي دلشاد را هنوز به عللي که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلي هيلز زندگي ميکند. وي 38 سال است که با لاني گرشتاين دلشاد ازدواج کرده و داراي دو فرزند دختر و پسر به نامهاي "دبرا" و "دانيل" است.
جيمي وقتي در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقهاش شد، قول داد که آن شهر را تبديل به امنترين و آمادهترين جاي آمريکا براي يهوديان کند. بدين ترتيب، دستور داد که در جاي و جاي شهر دوربين مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافيکي، دزدي و درگيري سريعا در ديد پليس باشد. وي، هر آنچه که براي استفاده از ابزار تکنولوژيک جهت کنترل بزهکاريهاي شهر در توان داشت، بکار گرفت.
جيمي و همسر آمريکايياش "لاني گرشتاين دلشاد"
افتخارات و جوايز جيمي دلشاد شامل موارد ذيل ميگردد:
جايزه انجمن مالکان وطني B.H.P.E.T سال 2005
جايزه سال 1990 کنيسه سيناي به عنوان "مرد سال"
جايزه سال 1991 فدراسيون يهودي باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"
جايزه رهبريت يهودي محافظهکار از موسسه "ماسوت/استسچر"
کنيسه سيناي
اين کنيسه که بزرگترين کنيسه يهودي جهان است، در روزهاي شنبه پذيراي يکهزار و 500 ميهمان و روزهاي تعطيلات رسمي 400 ميهمان است. دو مدرسه را با يکهزار دانشآموز مديريت ميکند. همچنين دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ايجاد اتحاد و هماهنگي ميان بخشهاي مختلف کنيسه، رشد عضويت در اين مجموعه را تا 30 درصد بالا برد.
او از 2002 تا 2010 رياست بنياد ماگبيت را بر عهده داشت. وظيفه اين بنياد، جذب دانشجويان گرفتار و بيپول به يهوديان از راه حمايت مالي آنها است.
اما مناصبي که دلشاد در سازمانهاي خصوصي و غيرانتفاعي داشته است:
* عضويت در هيئت مديره مرکز مشاوره ماپل
* عضويت در هيئت مديره مرکز پزشکي شبا
* رياست فدراسيون يهوديان ايراني مقيم آمريکا
* عضويت در هيئت مديره کنيسه نصا
* عضويت در بنياد آگاهي فرهنگي اسراييل
* رياست کنيسه سيناي
* عضويت در آيپک
* ديدار افتخاري بعنوان نماينده يهوديان با دالائي لاما
* شرکت در همايشهاي مختلف يهوديان به عنوان سرمايهگذار
* عضويت در فدراسيون يهوديان JCRC
جمشيد دلشاد که از هيچ تلاشي براي رفاه حال هموطنان آمريکايي خود فروگذار نکرده، دستي هم بر آتش ايران ستيزي دارد. پايگاه خبري "فردا نيوز" در همين رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تايمز" در مطلب خود به تاريخ 20 تير 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شوراي شهر بورلي هيلز بخواهد که سرمايهگذاريهاي صندوق بازنشستگي بورلي هيلز در شرکتهاي فعال در ايران را خارج کنند. هدف از اين "اقدام نمادين" جمعآوري حمايت براي تشکيل جنبش در کاليفرنيا و ساير ايالتهاي آمريکا به منظور منزوي ساختن ايران معرفي شده است. لس انجلس تايمز در اين رابطه اورده که هدف دقيق دلشاد مقابله با ايران بعنوان حامي تروريسم است؛ کمااينکه وي در اين رابطه اينگونه ابراز داشته که "نميخواهم چون ايرانيالاصل هستم، به اين بهانه در قبال ايران سکوت کنم. ميخواهم همه بدانند که برغم ايراني بودنم، حامي امريکا هستم".
سيروس حبيب (Cyrus Habib)
سيروس حبيب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگي سه مرتبه به سرطان عجيب و کميابي دچار شد که هر سه مرتبه درمان گرديد اما نهايتا او را در سن 8 سالگي براي هميشه نابينا کرد.
وي در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحيه قانوني 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وي در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمايندگان شده بود. او در آن زمان از سوي همحزبيهاي خود به عنوان نايب رييس "کميسيون تکنولوژي و توسعه اقتصادي" انتخاب شد.
حبيب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنيز کوي" سياتل موفق به اخذ مدرک کارشناسي شده است. او بورسيه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجويان ممتاز خارجي اهدا ميشود. همچنين بورسيه موسوم به "ترومن" را براي انواع طرحهاي ابتکاري و خدمت به جامعه آمريکا بدست آورد. او از پيروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمايهگذار مشهور است که يک مجارستاني متولد آمريکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، ميباشد.
سيروس حبيب، از دانشگاه کلمبيا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتين-Summa Cum Laude) که بالاترين درجه علمي است، فارغالتحصيل شد. او عضو جامعه افتخاري "في بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبير "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ييل آمريکا است. او در خدمت اساتيدي چون قاضي "گوئيدو کالابرسي"، پروفسور "آخيل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبيب در سال 2014 از سوي مجله "حکومتداري" به عنوان يکي از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنين به عنوان يکي از 40 سياستمدار برتر زير 40 سال 2014 امريکا" از سوي واشنگتن پست انتخاب شد.
راس ميرکريمي (Ross Mirkarimi)
"راس ميرکريمي" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شيکاگو از پدري ايراني به نام "حميد ميرکريمي" و مادر روس يهودي با نام "نانسي کلمن" است. وقتي 5 سال بيش نداشت، والدينش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جيمز تاون" برد. پدر را بسيار کم ميديد. راس، بعدها کارشناسي علوم سياسي خود را از دانشگاه "سنت لوئيز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بينالملل موفق به اخذ مدرک کارشناسي ارشد از دانشگاه "گلدن گيت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسيسکو زندگي ميکند، دومين مدرک کارشناسي ارشد خود را در رشته علوم محيطي از دانشگاه سان فرانسيسکو دريافت کرده است.
راس، در سال 2009 از همسر خود "اليانا لوپز" (Eliana Lopez) که يک ستاره تلويزيوني در ونزوئلا است، صاحب يک فرزند شد. اما در 13 ژانويه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دليل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگي متهم شد. لذا، وي که رييس پليس سان فرانسيسکو بود، تا مدتي توسط "اد لي" (Ed Lee) شهردار سان فرانسيسکو در تعليق ماند. لي، از "شوراي سرپرستان سان فرانسيسکو" خواست تا با اخذ راي نسبت به ابقا يا عزل وي تصميمگيري کنند. نتيجه اينکه آراء کاملا به نفع وي صادر گرديد و ميرکريمي در سمت خود ابقا شد.
ميرکريمي، در ابتداي دوره خدمت خود در اداره پليس سان فرانسيسکو، مامور دايره جرائم "يقه سفيد" يا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ ميداد و عموما ارتباط به فساد مالي داشت، بود.
نقشهايي که ميرکريمي در سازمانهاي مدني و جوامع مختلف داشته است:
* رهبر ائتلاف منطقه آزاد هستهاي (Nuclear Free Zone)
* عضويت در اتحاديه صنايع امريکا
* عضويت در فدراسيون بينالمللي مهندسين و متخصصين
* عضويت در تالار تجار ايراني-آمريکايي
* تحليلگر محيطي تيم مطالعاتي هاروارد بر روي مورد بحران عراق
* عضويت در سازمان ملي زنان آمريکا
راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانيالاصل حزب سبز کاليفرنيا را تشکيل داد اما بعدا که عضو "شوراي سرپرستان سان فرانسيسکو" بود، با علم به اين موضوع که ديگر نميتواند راه حزب سبز را بپيمايد، در مارس 2010 دموکرات شد. او سياستهايي همچون مجاز دانستن توزيع ماري جوآنا جهت استفادههاي درماني، تامين امنيت خيابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنايات، منع مصرف تنباکو در زمينهاي گلف، تغيير نام برخي خيابانها براي احترام به اقليت رنگين پوست جهت جلوگيري از عدم عزيمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمايت از "جاش وولف" ابر سرمايهگذار مشهور، حفظ و نگهداري محيط زيست، افزايش پليس گشت پياده، و افزايش تاثيربخشي معماري و ساخت و ساز شهري را در دستور کار قرار داد. اما هنگامي که اولين منع قانوني استفاده از کيسههاي پلاستيکي را در سوپرمارکتهاي بزرگ و داروخانهها در 2007 پيشنهاد داد، توجه جامعه آمريکا را به خود جلب کرد.
راس ميرکريمي، در چندين وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسيسکو به عنوان مسئول کمپين حمايت کرد و در سال 2003 هماهنگکننده و سخنگوي کمپين "مت گونزالس" در انتخابات شهرداري سان فرانسيسکو بود. او، در سال 2008 حمايت خود از باراک اوباما را ابراز داشت.
هم اکنون ميرکريمي رييس پليس سان فرانسيسکو است. قبل از اين، از سال 2005 تا 2011 رييس پليس منطقه 5 اين شهر بود. سياستهاي او تحت عنوان "سياستهاي سبز" شامل عدالت اجتماعي و مبارزه با خشونت است.
الکس نورسته (Alex Nowrasteh)
"الکس نورسته" تحليلگر امور مهاجرت است و براي "مرکز شکوفايي و آزادي جهاني موسسه کاتو" که يک اتاق فکر است، کار ميکند.
او فرزند "سيروس نورسته" و همسر آمريکايياش به نام "بتسي گريفين نورسته" و متولد کاليفرنياي جنوبي است. پدرش فيلمساز مشهوري است که فيلم "مسيري تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سيروس نورسته بابت ساخت فيلم "روزي که به ريگان شليک شد" به تهيه کنندگي "اليور استون" مشهور، به شدت بابت تبعيضات ليبرالي از سمت محافظهکاران زير سوال رفت. "ريچارد آلن" -مشاور امنيت ملي ريگان- با چاپ مقالهاي در وال استرين ژورنال، وي را به شدت کوبيد و نام فيلم او را "روزي که نورسته به حقيقت شليک کرد" گذاشت. بدين ترتيب نورسته پاسخ شديداللحن خود را طي چاپ مطلبي در لس انجلس تايمز به وي داد. جنجاليترين فيلم او در ايران، "سنگسار ثريا" نام دارد.
سيروس نورسته و همسر آمريکايياش
الکس، کارشناسي اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج ميسون" و کارشناسي ارشد همين رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود.
در ژانويه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان يکي از 15 تحليلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعي توئيتر اعلام کرد. همچنين مجله نشنال ژورنال او را يک وکيل آزاديخواه مهاجرت و مجله مليگراي "رنسانس آمريکايي" وي را وکيل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلاي مشهوري چون "آنتوني گرگوري"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس ليوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند.
الکس نورسته داراي مقالات متعدد در زمينه مهاجرت براي روزنامه هافينگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاري رويترز است.
ديويد صفويان (David Safavian)
"ديويد حسين صفويان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و يک دختر دارد. او يک وکيل جمهوريخواه و رييس ستاد اداره خدمات دولتي امريکا است. صفويان که در ميشيگان زندگي ميکند، داراي مدرک کارشناسي حقوق از دانشگاه دترويت بوده و مدارج ديگر تحصيلي را در دانشگاههاي لويولا، جرج تاون، ميشيگان، و سنت لوئيز طي کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصيتهاي جمهوريخواه حمايت نموده است.
صفويان در سال 1997، با همکاري "گراور نورکوئيست" اقدام به تاسيس بنگاه لابي "گروه مريت" کرد. او در گفتگو با "لگال تايمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پيرو اصول و رها از رشوهگيري و لابي خواند. اما در طي اين سالها، صفويان از لابيگري براي بسياري از شرکتهاي خارجي مثل شرکتهاي نفتي ونزوئلا و شرکتهاي مختلف هندي و دولتهاي پاکستان، گابون و کنگو دريغ نکرد.
در سال 1999، سناتور "جون کيل" از آريزونا لايحهاي را به سنا برد که قمار اينترنتي را يک جرم محسوب ميکرد. اين امر، به شدت منافع صفويان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکيل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اينترنتي" بر عليه اين لايحه کرد. لابي و نفوذ صفويان انقدر قوي بود که فوجي از قماربازان شامل انجمنها و اتحاديههاي مختلف امريکا -که برخي از آنها مشتري او بودند- را وارد اين ائتلاف نمود. در نهايت ائتلاف وي موفق به کارشکني در آن لايحه شد. صوفيان، در ژانويه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدي رياست ستاد انتخاباتي "کريس کانن" -نامزد جمهوريخواه- ترک کرد.
زمين بازي گلف؛ از چپ به راست: جک آبراموف (سر دسته کلاهبراداران)، جيسون مورداک (مدير برنامه بازي گلف)، رالف ريد (رهبر کلاهبردار ائتلاف مسيحيت)، ديويد صفويان (کاهبردار و لابيگر دولت بوش)، باب ني (نماينده کلاهبردار و فاسد سابق کنگره ملي)
او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابيگر مشهور يهودي) که مربوط به لابيگري و فساد مالي 87 ميليون دلاري ميشود، دخيل بود. وي که رفيق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امريکا بود. صفويان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضاي فرجامخواهي داد اما در دادگاه تجديدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهايتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامي اتهامات وي فاقد وجاهت قانوني شناخته شد و صفويان تنها براي دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاري با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به يک سال حبس محکوم گرديد.
فريار شيرزاد (Faryar Shirzad)
"فريار شيرزاد" متولد 1965 لندن است. وي، داراي مدرک کارشناسي اقتصاد از دانشگاه مريلند، کارشناسي ارشد سياست عمومياز دانشکده جان اف کندي دانشگاه هاروارد، و دکتراي حقوق از دانشگاه ويرجينيا است.
شيرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شوراي امنيت ملي آمريکا فعاليت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابليو بوش، رييس شوراي اقتصاد ملي، و مشاور امنيت ملي در امور اقتصادي بوده است. شيرزاد همچنين فرستاده ويژه جورج دابليو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را براي شرکت در کنفرانسهاي اقتصادي بينالمللي آماده ميکرد.
اين اقتصاددان، پيش از ورود به کاخ سفيد، در اداره واردات وزارت بازرگاني فعاليت داشت و مسئوليت مذاکرات تجاري و اقتصادي با تمامي کشورها را بر عهده داشت. کمي پيش از آن هماهنگکننده تيم تجاري "بوش-چني" بود. همچنين مشاور مخصوص کميته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههاي آمريکا مشاوره تجاري و اقتصادي داده است.
او نيز موفق به دريافت "مدال افتخار جزيره اليس" شده است. شيرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالي آمريکا موسوم به "هالينگوورث وي پري" در حمايت از ازدواج همجنسگرايان در سال 2013 است. وي در حال حاضر مدير ارشد دفتر روابط دولتي شرکت گلدمن ساکس است.
ولي نصر (Vali Nasr)
"سيد ولي رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنيا آمد. او فرزند "سيد حسين نصر" -استاد علوم اسلامي- است. در 16 سالگي به انگليس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده براي هميشه به امريکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسي روابط بينالملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گرديد. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسي ارشد اقتصاد بينالملل و مطالعات خاورميانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکتراي علوم سياسي را از دانشگاه ماساچوست دريافت نمود. همسر او "دريا" يک مهندس تکنولوژي است و سه فرزند او امير، حسين، و دنيا نام دارند. ولين نصر سه بار در برنامه معروف "ديلي شو" با ميزباني "جان استوارت" در تاريخهاي يکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوريل 2013 حضور يافته است. او، هماکنون داراي بيش از 20 کتاب و مقاله است.
نصر، مفسر سياسي مسائل خاورميانه، اسلام شناس، نويسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضاي مستمر و ارشد موسسه بروکينگز بوده و رياست موسسه مطالعات بينالمللي پيشرفته دانشگاه جان هاپکينز را بر عهده دارد. وي، مشاور "ريچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماينده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنين، عضو دائم شوراي مناسبات خارجي دولت آمريکا است و در دانشگاههاي کاليفرنيا و استراتفورد تدريس ميکند.
رامين طلوعي (Ramin Toloui)
اما رامين طلوعي دموکرات دست به نقدترين ايراني دستگاه ديپلماسي امريکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترين پست دولتي قرار دارد.
رامين طلوعي تهراني در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بينالملل وزارت خزانهداري آمريکا منصوب شد. وي داراي مدرک کارشناسي فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسي ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظايف وي در وزارت خزانهداري شامل مديريت سياستهاي مالي بينالمللي، ارتباط و همکاري با کشورهاي گروه 20، و مديريت مسائل اقتصادي داخلي و دو طرفه خارجي است.
البته گفتني است که طلوعي از سال 1999 همواره در خدمت اين وزارت بوده است. وي، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپاي مرکزي و جنوب شرقي، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزير و از سال 2003 تا 2006 مدير اداره نيمکره غربي وزارت خزانهداري آمريکا بود.
از سوايق کاري طلوعي ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
* فعاليت در شرکت مديريت سرمايهگذاري پاسيفيک
* فعاليت در هلدينگ پيمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهاي نوظهور پيمپکو، شرکت پيمپکو کانادا، شرکت استراتژي سود جهاني پيميکو، بنياد مجمع پيمپکو، صندوق بيمه پيمپکو، گروه بازار پيمپکو.
* وزارت خزانهداري آمريکا
منابع و مآخذ:
http://www.opensecrets.org/politicians/alsorun.php?CID=N00000927&cycle=2004
http://www.fardanews.com/fa/news/30003
http://delshad.com/index.php?option=com_content&task=blogcategory&id=14&Itemid=26
http://www.jewishjournal.com/community_briefs/article/rags_to_riches_an_immigrants_tale_20021018
http://www.jewishjournal.com/community_briefs/article/the_sinai_century_20060519
http://www.wmagazine.com/society/2009/07/persian_beverly_hills?currentPage=3
http://usatoday30.usatoday.com/news/nation/2007-03-14-beverly-hills-mayor_N.htm
http://www.beverlyhills.org/search/website/?Q=government%20council%20members%20jdelshad&NFR=1
http://latimesblogs.latimes.com/lanow/2010/03/jimmy-delshad-to-serve-as-beverly-hills-mayor-for-second-time.html
http://www.sfgate.com/crime/article/Lee-might-decide-Tuesday-on-charging-Mirkarimi-3418251.php
http://www.perkinscoie.com/en/professionals/cyrus-habib.html
http://www.paaia.org/CMS/candidate-makes-history-becoming-first-iranian-american-elected-to-a-state-legislature.aspx
http://housedemocrats.wa.gov/news/house-committees-chairs-approved-2
http://web.archive.org/web/20111028054311/http://www.rossforsheriff.org/about-ross-mirkarimi
www.sfbg.com/politics/2010/03/10/mirkarimis-democrat-newsoms-candidate
http://www.sfgate.com/politics/article/New-supervisor-emerges-from-behind-political-2740572.php
http://www.sfgate.com/bayarea/article/Ross-Mirkarimi-to-get-sheriff-s-job-back-3934169.php
http://cyrusnowrasteh.com/?page_id=97
http://www.washingtontimes.com/topics/alex-nowrasteh
http://www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/article/2006/06/20/AR2006062001626.html
http://www.huffingtonpost.com/alex-nowrasteh
http://www.forbes.com/sites/alexnowrasteh
http://www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/article/2005/09/19/AR2005091901859.html
http://investing.businessweek.com/research/stocks/private/person.asp?personId=43032859&privcapId=106782652&previousCapId=907219&previousTitle=Pacific%20Investment%20Management%20Company%20LLC
http://finance.yahoo.com/news/pimcos-toloui-treasury-bound-steps-184000108.html
http://thecable.foreignpolicy.com/posts/2009/01/28/nasr_to_advise_holbrooke
http://legacy2.sais-jhu.edu/pressroom/press-releases/MA2012/nasr.html?utm_source=sais-jhu-home-page&utm_medium=flash-banner&utm_content=nasr&utm_campaign=saisnews2012